مقابله با موانع خلاقیت|۲۰ راهکار موثر
در دانش امروزی بشر این نظریه که خلاقیت امری ذاتی است، منسوخ شده و در حال حاضر محققان بسیاری در پی یافتن راهکارهایی برای مقابله با موانع خلاقیت هستند. ایده و خلاقیت را میتوان با یک سری تمرین تقویت کرد. زندگی عادی و روزمره کنونی افراد، عناصر نوآوری را در ذهن آنان غیرفعال میکند و موجب میشود از این قابلیت بالقوه مغز خود استفاده نکنند. استفاده نکردن از این توانایی موجب تحلیل و کاهش مستمر آن میشود و درست مانند عملکرد ماهیچه، اگر از خلاقیت خود استفاده نکنید ضعیف خواهد شد. در این مقاله قصد داریم ابتدا تعریفی از خلاقیت بهطور مختصر ارائه دهیم؛، سپس ۲۰ راهکار برای مقابله با موانع خلاقیت را تشریح کنیم. با ما همراه باشید.
سرفصلهای عنوانشده در این مقاله عبارتاند از:
- تعریف خلاقیت
- ۲۰ راهکار برای مقابله با موانع خلاقیت
تعریف خلاقیت
خلاقیت به معنای خلق ایدههای جدید است. این توانایی بهواسطهی توانایی درک جهان به شیوههای جدید، شناخت الگوهای پنهان، ایجاد ارتباط بین پدیدههای به ظاهر غیرمرتبط و پس از آن ایجاد راهحلهای نوین، نمود ظاهری و موجودیت پیدا میکند. بهطور خلاصه خلاقیت شامل دو فرآیند است: تفکر، سپس تولید. خلاقیت به معنای قدرت انسان برای به اشتراک گذاشتن منابع داخلی ذهن (دانش، بینش، اطلاعات، الهام و تمام چیزهایی که در ذهن ما میگذرد) و ترکیب آنها با روشهای عملی جدید است. به عبارت دیگر، خلاقیت فرآیند ایجاد چیزی جدید است؛ که این کار مستلزم اشتیاق و تعهد است.
Michael Roberto استاد دانشگاه و نویسنده کتاب «خلاقیت آزاد»، در کتاب خود بیان میکند که عدم خلاقیت بهطورمعمول ناشی از عدم وجود ایدهها نیست؛ بلکه از موانعی منتج میشود که تفکر خلاق را خفه میکنند. او در مورد رایجترین موانع خلاقیت و نحوه ایجاد خلاقیت اینگونه توضیح میدهد: «مقید بودن ذهن به معیارهای سنجشی و عاقبتاندیشی افراطی، دو مانع قدرتمند برای خلاقیت هستند.»
فردی که در چارچوب معیارهای از پیش طراحیشده فعالیت میکند، بهسختی قادر به نوآوری و پرورش خلاقیت در ذهن خود است. همچنین آیندهنگری به معنای افراطی آن، هر شخصی را از انجام کارهای خلاقانه باز میدارد و نگرانی درباره آینده را در وجود آنها ایجاد میکند؛ زیرا خلاقیت همواره با درصدی از ریسک همراه است و آینده متفاوتی را رقم میزند.
وی همچنین برای متخصصان جوان در مورد چگونگی فعال کردن تفکر خلاق، چند توصیه دارد و از آنها میخواهد که کنجکاو و بهدنبال تجربیات جدید باشند و خارج از قلمرو فنی خود به مطالعه بپردازند. همچنین از سفر بهعنوان مکانیسمی برای رشد خلاقیت و کسب دیدگاههای جدید استفاده کنند و همواره ایدهپردازی نمایند. در مورد ایدههای خود کنکاش کنند و آنها را مورد بررسی قرار دهند تا به فعال ماندن ذهن خود کمک کنند.
خلاقیت به معنای خلق ایدههای جدید است، که بهواسطهی توانایی درک جهان به شیوههای نوین، برقراری ارتباط بین پدیدههای بهظاهر غیرمرتبط و تولید راهحلهای نو، موجودیت پیدا میکند.
۲۰ راهکار فوقالعاده برای مقابله با موانع خلاقیت
در این بخش به توضیح راهکارهایی برای مقابله با موانع خلاقیت میپردازیم. در متن زیر، ۲۰ تمرین موثر که کارایی آنها توسط تحقیق روی افراد خلاق به اثبات رسیده است، شرح داده شده تا بتوانید با اجرای آنها بخش نوآور ذهن خود را فعال نگهدارید. هر یک از این تمرینها، یک یا چند مانع بر سر راه خلاقیت ذهنی شما را از بین میبرند.
گام اول: برای پرورش خلاقیت، به ضمیر ناخودآگاه خود تلنگر وارد کنید.
ضمیر ناخودآگاه و فعالیت سالم آن، با خلاقیت رابطه مستقیم دارد. یکی از موانع موجود برای خلاق بودن ذهن، عدم کارایی صحیح ضمیر ناخودآگاه است. یک راهکار عملی جالب برای بازی با ضمیر ناخودآگاه، یادداشتبرداری پس از بیدار شدن است. ضمیر ناخودآگاه در زمان خواب عمیق و لحظاتی پس از بیدار شدن، در فعالترین حالت خود به سر میبرد. کنار تخت خود یک دفترچه یادداشت بگذارید و بعد از بیدار شدن، اتفاقات و داستانهایی را که در خواب دیدهاید ثبت کنید. این عمل برای ضمیر ناخودآگاه چالش ایجاد میکند و با یادآوری وقایع در موقعیت فعال، موجب تحریک ضمیر ناخودآگاه میشود. فرآیند مذکور، یکی از تکنیکهای اصلی آموزش خلاقیت برای ذهن است.
گام دوم: ایدههای خود را بنویسید.
فراموش کردن ایدههای لحظهای، که در طی روز به ذهن خلاق خطور میکند؛ یکی از عواملی است که تحرک و پویایی را در بخش نوآور مغز از بین میبرد. زیرا علاوه بر از بین رفتن انگیزه مغز برای بازتولید ایده، هیچ طرح و نقشه ثبت شدهای برای گسترش و ادامه فرایند ایدهپردازی در دسترس ذهن نخواهد بود. برای رفع این مانع هر آنچه که در هر زمینهای به شکل ایده و خلاقیت به ذهن شما خطور میکند، بنویسید. نوشتن ایدههای نوآورانه روی کاغذ، موجب تحریک مغز در جهت کارهای خلاقانه بیشتر میشود. ترتیب نوشتن ایدهها و چگونگی ربط دادن آنها به یکدیگر، اهمیتی زیادی در تهیه این لیستها دارد. برای مثال سعی کنید آنها را دستهبندی کنید.
ایدههای مربوط به کار را از ایدههای مرتبط با تزئین داخلی منزل جدا کرده و بار دیگر دستهبندی دیگری به آنها اعمال نمایید. ایدههایی با زمان اجرای کم را در دسته اولویت بالاتر قرار دهید. این دستهبندیها و ایجاد ارتباط به پویایی بیشتر ذهن در جهت تولید تفکرات جدید منجر خواهد شد.
گام سوم: دفتر یادداشت ایدهها را همیشه همراهتان داشته باشید.
هر رویدادی در طی روز ممکن است ذهن خلاق شما را تحریک کند. هنگام خطور ایده جدید به ذهن، یادداشتبرداری گام موثری در استمرار روند پرورش خلاقیت است. شما باید به یک ماشین تولید ایده تبدیل شوید. این کار بهترین تمرین مغزی برای رسیدن به تفکر خلاق است. ذهن شما مانند یک عضله است و هرچه بیشتر ایده تولید کنید، قویتر میشود. برای شروع سعی کنید در روز حداقل ۱۰ ایده تولید کنید و آنها را بنویسید. فارغ از اینکه این ایدهها بد یا خوب هستند، فقط آنها را در هر زمینهای ایجاد و ثبت کنید.
گام چهارم: از فاصله دور به کارهای خلاقانه خود نگاه کنید.
غرق شدن در روند کار یا زندگی عادی، یک مانع بزرگ بر سر راه بروز خلاقیت است. بهعنوان فردی که در توالی کارهای معمولی خود به دام افتاده، هیچگاه نمیتوانید نگرشی نوآورانه را خلق کنید. گاهی لازم است کارهای روتین روزانه را متوقف کنید و بهعنوان شخص سوم به روند فعالیت خود نگاهی منتقدانه داشته باشید. از خود بپرسید برای بهتر شدن امور، در چه زمینههایی میتوان ایده و خلاقیت ارائه داد؟ کدام بخش از نواقص کارها را میشود با کاری جدید و نوآورانه بهبود بخشید؟ پاسخ به این سوالات در بسیاری از موارد راهگشای بروز و شکوفایی خلاقیت فردی است.
زندگی روزمره و تکراری مانع بزرگی برای بروز کارهای خلاقانه است؛ گاهی باید این روند را متوقف کنید و با دید منتقدانه فعالیتهای خود را تحلیل کنید. راهکارهایی که برای بهبود زندگی خود خواهید داد، یکی از مصادیق رشد خلاقیت و نوآوری است.
گام پنجم: هر آنچه را شروع کردهاید به پایان برسانید.
چیزی بهعنوان ایده بد وجود ندارد. هر چیزی را که به شکل کار نوآورانه آغاز کردهاید، بهنوبه خود مشوق پرورش خلاقیت شماست. در صورت رها کردن نیمهکاره ایدهها، بخش خلاق مغزتان به علت عدم مشاهده نتایج، سرخورده میشود. خلاقیت در مغز شما مانند کودک پر شوری است که اگر تقویت، تشویق و حمایت نشود، سرخورده و بیمار میشود و بهزودی از فعالیت باز میایستد. بنابراین هر ایدهای را که آغاز میکنید به سرانجام برسانید.
گام ششم: محل کار خود را با وسایل سرگرمکننده جذاب کنید.
محل کار در تصور عموم یک محیط خشک و رسمی است که باید مقررات خاصی در آن حاکم باشد. ستهای دکوراسیون اداری و حتی رنگهای بیروحی که به رسمیت این مکان کمک میکنند، عامل اصلی از میان رفتن خلاقیت هستند. ذهن نیاز به ورزش دائمی برای آموزش خلاقیت دارد. بهتر است در مکانهای کاری هم این آموزش ادامه داشته باشد و قطع نشود. در شرکتهای بزرگ و موفق دنیا، محیطهای اختصاصی برای سرگرمی کارکنان وجود دارد. همه ما داستان صندلیهای ماساژ و گجتهای سرگرمکننده در ساختمان اداری گوگل را شنیدهایم. اگر در محل کار خود از رنگهای شاد و دکور خلاقانه استفاده کنید و علاوه بر آن، از وسایل سرگرمکننده برای استراحتهای کوتاه بهره بگیرید، میتوانید خلاقیت خود را بهصورت ممتد پرورش دهید.
در علوم رفتارشناسی نوین اثبات شده است که لذت بردن باعث تحرک در بخش خلاق مغز است. علاوه بر این، بازی و سرگرمی میتواند سطوح استرس را کاهش داده و خوشبینی افراد را بیشتر کند.
گام هفتم: برای پرورش خلاقیت، کارهای گذشته خود را تکرار نکنید.
تکرار کارها در هر زمینهای موجب شکلگیری یک روند مشخص در ذهن میشود. روندی که نورونهای مشخصی را همیشه به کار مشخصی اختصاص میدهد و پیوندهای عصبی خاصی را محکم و محکمتر میکند. این جریانهای نورونی شکلگرفته و ثابت، بزرگترین قاتل خلاقیت و مانع برای آن هستند. ذهنی که به دوبارهکاری و تکرار عادت کرده باشد، بهمرور زمان قابلیت فعالیت در کارهای خلاقانه را از دست میدهد.
بنابراین حتی اگر شغل شما تدریس یک درس خاص با سرفصلهای محدود است که هر روز مجبور به تکرار آن هستید، سعی کنید برای ارائه آن، روشهای نوآورانهای را به کار ببندید. برای مثال اگر معلم هستید، گاهیاوقات کلاس درس خود را در فضای باز برگزار کنید، از دانشآموزان بخواهید در ارائه درس به شما کمک کنند یا برای تنوع به شیوه تدریس شما نمره دهند. چنین کارهایی به ذهن کمک میکنند تا راههای جدیدی برای کارهای معمولی پیدا کند و درنهایت به رشد خلاقیت منجر خواهد شد.
گام هشتم: به مکانهای جدیدی بروید که برای شما نامکشوف است.
دیدن بافت گیاهی و جانوری جدید، رفتن به کنفرانسهایی که تابهحال مانند آنها را تجربه نکردهاید، قرار گرفتن در محیطهای اجتماعی متفاوت، استفاده از نرمافزارهای ارتباطی جدید و… ، همگی راهکارهایی برای مقابله با موانع خلاقیت هستند. ذهن در صورت رویارویی با موقعیتهای جدید شروع به تحلیلهایی میکند که تاکنون انجام نداده است. همین تحلیلها باعث بازگشایی روزنههای بروز خلاقیت میشود.
گام نهم: منتظر غیرمنتظرهها باشید.
بهترین ایدهها آنهایی هستند که هیچوقت مورد جستوجو قرار نگرفتهاند، ایدههایی که از قبل به دنبال آنها نبودهاید و هیچ ذهنیتی به آنها نداشتهاید. خلاقترین افراد، کسانی هستند که غیرمنتظرهترین ایده را کشف میکنند و گسترش میدهند. درصورتیکه در ذهن خود همیشه به دنبال ایدههای آشنایی باشید که همیشه در ذهن داشتهاید، هیچگاه موفق به درک و کشف ایدههای جدید و غیرمنتظره نخواهید شد. ایده و خلاقیت منحصربهفرد، تنها زمانی در ذهن ایجاد میشوند که منتظر پیشبینینشدهترین ایدهها باشد.
بهترین ایدهها، همان ایدههایی هستند که منتظر آنها نبودهایم؛ بهعبارتدیگر ذهن خلاق، سازنده ایده و خلاقیت غیرمنتظره است. فکر کردن به ایدههای تکراری مانع ظهور غیرمنتظرههاست.
گام دهم: رشتههای هنری یا ورزشی جدید را امتحان کنید.
زندگی با عادتهای ثابت و مهارتهای تکراری، یک مانع مهم در مسیر رشد و شکوفایی خلاقیت است. همیشه در نواختن پیانو، انسان بیاستعدادی بودهاید؟ اکنون زمان آن است که حداقل نواختن یک آهنگ را با پیانو بهطور کامل یاد بگیرید. منظور این نیست که حتما یک نوازنده ماهر شوید؛ هدف به چالش کشیدن مغز در حوزهای است که تاکنون در آن فعالیت نکرده است. این رویارویی مغز با فعالیت جدید و تلاش برای یادگیری آن، کمک شایانی به آموزش خلاقیت ذهن میکند.
گام یازدهم: گستره ذهنی خود را با مفاهیم سورئال گسترش دهید.
خواندن داستانهای تخیلی، ترسیم اشکال عجیب با متریال غیرمعمول، دیدن فیلمهایی با سبک سینمایی نامتعارف، بازدید از نمایشگاه مجسمهها یا تابلوهای سورئال و صحبت در مورد آنها همگی از مواردی هستند که ذهن را درگیر چالشهای جدید و نوآورانه میکنند و راه آموزش خلاقیت را هموار میسازند. گاهی نیاز است با ابرهای آسمان در ذهن خود شکل بسازید و با دوستان خود در مورد اینکه به کدام حیوان شبیهتر است، بحث کنید.
بیتفاوتی نسبت به اموری که در اطراف شما رخ میدهد، بهمرور بخش خلاق ذهنتان را تنبل می کند و مانع بزرگی برای رشد خلاقیت شماست. با نظر و کارهای دیگران مخالفت کنید؛ نه به این معنا که با ایجاد مشاجره موجب رنجش دیگران شوید، بلکه اگر نکتهای وجود دارد آن را با دلیل بیان کنید و ذهن خود و طرف مقابل را به چالش بکشید تا صحیحترین روش را پیدا کنید. نکته مهم این است که شما در کارهای دیگران به دنبال نقطهضعف برای مخالفت، با هدف چالش نوآوری باشید. هدف شما تخریب طرف مقابل یا به کرسی نشاندن حرفتان نیست؛ بلکه با کاوش در کارها و پس از آن، یافتن مشکلات و صحبت سازنده در مورد آنها، موجب پرورش خلاقیت خود و دیگران خواهید شد.
گام سیزدهم: جملات مشهور درباره زندگی را بهطور روزانه مطالعه کنید.
جملات رایج و معروف از افراد مهم جهان، دارای بار معنایی کلگرا هستند و یک دید جامع به زندگی را در ما فعال میکنند. این نگرش جامع برای اصلاح شیوه زندگی مفید است. هر اصلاحی نیاز به کارهای خلاقانه دارد؛ بنابراین حتی فکر کردن به چنین جملاتی در طی روز میتواند برای رشد خلاقیت ذهنی موثر باشد.
گام چهاردهم: در برنامه روزانه خود، زمانی را برای تفکر بگذارید.
سعی کنید در برنامه روزانه خود وقت آزاد داشته باشید. شخصی که از صبح تا شب به دنبال فعالیتهای کاری، آموزشی، ورزشی و… باشد، زمانی را برای ذهن خود باقی نمیگذارد تا فرصت خلاق بودن را پیدا کند. همه افراد موفق دنیا زمانهایی را برای فکر و تامل در تنهایی، در برنامه خود دارند.
گام پانزدهم: در انجام کارهای خلاقانه به دلیل اطلاعات کم، ذهن خود را محدود نکنید.
اطلاعات کم در مورد امور، دایره تصمیمات و مانور خلاقانه ذهن را محدود میکند و مانع از خلاقیت میشود. در معرض بمباران اطلاعات بودن، یکی از روشهای معروف افزایش خلاقیت است. نشستهایی که به طوفان مغزی مشهور هستند، چنین کاربردی دارند. سعی کنید همیشه مجموعه اطلاعات خود را غنی نگهدارید. در مورد هر کار و مسئلهای تمام اطلاعات موجود را در صورت امکان کسب کنید. برای مثال اگر قرار است یک نوع غذای چینی بپزید، دستور پخت آن را تنها از یک سایت استخراج نکنید؛ اجازه دهید ذهن شما به انتخاب در میان اطلاعات و گزینش مجبور شود. این شیوه مغز را وادار به ارائه ایده و خلاقیت در گلچین دادهها میکند.
گام شانزدهم: افق دید خود را گسترش دهید.
به سراغ کتابهایی بروید که از خواندن آنها بیزار بودهاید. از تاریخ و ادبیات نمایشی هیچ سررشتهای ندارید؟ خواندن و کسب اطلاعات در این زمینهها، بهترین روش پرورش خلاقیت است؛ زیرا ذهنتان را با افقی جدید از اطلاعات مواجه میکنید و مسیرهای جدیدی از انتقالهای عصبی را در مغز تحریک میکنید. آشنایی با افراد از فرهنگهای مختلف نیز میتواند دیدگاه شما را گستردهتر کند.
گام هفدهم: مرزهای خود را بشکنید.
زندگی و فعالیت در چارچوبهای تعریف شده ثابت، از خلاقیت ذهنی جلوگیری میکند. اگر همیشه پروژه کاری مشخصی را در مدتزمان یک ساعت انجام میدادید، حالا سعی کنید آن را نیمساعته به پایان برسانید. این کاهش زمان، به فعالیت مغز برای یافتن راهحلهای جدید کمک میکند؛ راهحل برای اینکه چگونه کارها را مختصر و مفید انجام دهد و میانبرها را کشف کند. این جمله معروف که «انسان در محدودیتها ستاره میشود» برگرفته از همین حقیقت است. ذهن هنگام قرارگیری در شرایط سخت، فعالیت بیشتری از خود نشان میدهد و به دنبال راهکار مناسب میگردد. بروز کارهای خلاقانه معمولا در دوران فشار و اوضاع بحرانی به اوج خود میرسند.
گام هجدهم: برای آموزش خلاقیت به ذهن، باید دیدگاه جدید داشته باشید.
هر مسئلهای را از زوایای مختلف بنگرید. اجازه دهید ذهن با خلاقیت یا ایده ناب و بدون هیچ محدودیتی مسائل را با دیدگاههای مختلف حلاجی کند. برای مثال اگر قرار است یک دستهگل بخرید از دید فرد فروشنده به معامله نگاه کنید! یا خود را جای مشتری حاضر در گلفروشی بگذارید و نحوهی خرید خود را در ذهن او بررسی کنید! تابهحال بهجای گلهای نرگسی که قرار است تا چند لحظه دیگر فروخته شوند به دنیا نگاه کردهاید؟ شاید مسخره به نظر برسد اما همین بازی با افکار و دیدگاهها، خود یک ورزش موثر برای پرورش خلاقیت است.
از دیدگاه جدید به زندگی، فعالیتها و اشخاص نگاه کنید. یکی از اصول بنیادی در آموزش خلاقیت داشتن نگرشی متفاوت از حالت معمول، به دنیای پیرامون است.
گام نوزدهم: برای انجام دادن کارها، به ذهن خود فرصت دهید.
برای ایجاد نوآوریهای خاص، ذهن به فرصت و زمان نیاز دارد. یک پروژه خلاقانه مهم را نمیتوان در مدتزمان محدود بهخوبی تکمیل کرد. سعی کنید در طول زمانی که برای پروژه فرصت دارید روی نوآوری، ایده و خلاقیت آن فکر کنید و مغز خود را فعال نگهدارید. در این صورت، نتیجه با زمان صرف شده مطابقت خواهد داشت.
گام بیستم : محیط اطراف خود را با ایدهها و خلاقیتهای جدید متحول کنید.
در محل کار یا خانه با استفاده از وسایل و ابزار نامتعارف و غیرعادی دکور یا اشیای مصرفی نامعمول بسازید. جمله معروفی که در مورد افراد موفق گفته میشود و به ردپای حضور آنان در هر مکان اشاره دارد، میتواند برای شما نیز صادق باشد. با کمی ابتکار در ایده و خلاقیت میتوانید همهجا ردپایی از حضور خود بهجای بگذارید تا دیگران شما را دنبال کنند و کارهای شما را تکرار کنند.
همانطور که تشریح شد عوامل بسیاری موجب از بین رفتن خلاقیت ذهنی میشوند و از رشد نوآوری جلوگیری میکنند. راهکارهای ارائهشده که بیشتر به تمرینهای عملی شبیه هستند، از نتایج مطالعات روی افراد خلاق حاصلشدهاند. میتوان به تغییرات مثبتی که پس از بهکارگیری این تمرینها در بروز کارهای خلاقانه حاصل میشود، امید داشت. نکتهای که در مورد این لیست مانند تمامی لیستهای تمرینی صادق است، ممارست و تعهد به اجرای ممتد آن است. در صورت اجرای یک سلسله از کارها به طول بیستویک روز، همه یا حداقل بخشی از آنها جزء عادات رفتاری میگردند. بنابراین با مقید بودن به اجرای این تمرینها، میتوان خلاق بودن را به جزئی از رفتار و عادات خود تبدیل کرد.
دیدگاهتان را بنویسید