تحول در آموزش ارتش آمریکا چگونه انجام پذیرفت؟
در اوایل دهه ۱۹۸۰ دکتر ریچارد بندلر یکی از نویسندگان کتاب NLP در استخدام ارتش آمریکا قرار گرفت تا کمک کند مهارت تیراندازی در ارتش آمریکا بهبود یابد. ابتدا دکتر بندلر برنامه قبلی آموزش را بهدقت بررسی کرد. سپس برنامه تحول در آموزش ارتش آمریکا اینگونه بود که به هر فردی یک هفتتیر میدادند و راه تیراندازی را به آنها آموزش میدادند و بعد از آنها میخواستند از فاصله ۳۰ متری به هدف شلیک کنند. بعضی از سربازها میتوانستند از همان ابتدا تیرهایشان را به هدف بزنند؛ اما بقیه افراد فقط به مقدار بسیار کم پیشرفت میکردند.
فرض مربیان آموزشی این بود که بعضی از سربازان از استعداد ذاتی برای تیراندازی برخوردارند و اکثریت از استعداد محروماند اما دکتر بندلر این استدلال را نپذیرفت.
ریچارد بندلر بعد از چند روز فکر کردن در مورد نحوه تحول در آموزش ارتش آمریکا، روند را کاملا تغییر داد. بهگونهای که همه سربازان از فاصله ۳ متری شروع به تیراندازی کردند.
در این روش به خاطر اینکه فاصله بسیار کم بود تمام سربازان بهراحتی به هدف میزدند. سپس از فاصله ۶ متری تیراندازی را امتحان کردند. بسیار ساده بود. ۹ و ۱۲ و ۱۸ متری نیز همچنان ساده بود و روزانه سربازان فقط ۳ متر فاصله را بیشتر میکردند تا اینکه به ۳۰ متر رسیدند. این تغییر در شیوه آموزش همه را متعجب کرد؛ زیرا حالا سربازان زیادی از فاصله ۳۰ متری دقیقا به هدف میزدند. دکتر بندلر استاد جزبهجز کردن است و شهرت جهانی دارد.
بهعبارتدیگر دکتر بندلر معتقد است اگر یک کار بزرگ و دشوار را به اجزای کوچکتری تقسیم کنیم انجام این فرآیند بهشدت آسان میشود. با استفاده از این شیوه آموزش میتوانید در هر زمینهای یادگیری خود را افزایش دهید و من دقیقا از همین روش برای آموزش به دانشجویانم در دانشگاه صنعتی شریف استفاده میکنم.
یادگیری از روی دست بزرگترها
راهکاری که در مدرسه مرتب به ما میگفتند که انجام دهیم تکرار، تکرار و تکرار بود. با اینکه به جمله آقای دیل کارنگی که میگوید: «تکرار مادر مهارتهاست.»
اعتقاد دارم و در مواردی این تکرار قویترین روش برای تثبیت یک موضوع است ولی همیشه و در هر زمینهای اینگونه نیست. یک مثال میزنم: «فکر میکنید بعضی از آقایان چگونه رانندگی را یاد میگیرد؟»
اینها از سالها قبل که کنار پدر، مادر و راننده تاکسی مینشینند و فقط به نحوه رانندگی نگاه میکنند. با همین شیوه نگاه کردن رانندگی را یاد میگیرند.
اغلب بسیاری از افراد بهسرعت در رانندگی مهارت مییابد و به عبارت دقیقتر اگر بگویم منظورم این است که با روش نگاه کردن و الگوبرداری از دیگران ما میتوانیم آموزش ببینیم. به این فرایند در انالپی، الگوبرداری میگویند این روشی است که با استفاده از آن میتوانید بر سرعت یادگیری خود بیفزایید. صرفا با تماشا کردن کسی که میتواند کاری را به طرز عالی انجام دهد ما میتوانیم انجام آن کار را بیاموزیم.
دیدگاهتان را بنویسید