مغز انسان 2020
در برابر ذهن آدمی دچار بهت و حیرت میشوم. خداوند این شگفتانگیزترین و بهتانگیزترین هدیه را به همه انسانها عطا کرده و بر ماست که بهترین استفاده را از آن ببریم. این کتاب به شما کمک خواهد کرد که این هدیه ارزشمند را دریابید.تصمیم گرفتم این اطلاعات را بهصورت مقاله در سایت مطالعه شریف ارائه دهم. البته بعضی بخشها طولانیتر از بقیه هستند.
در کلاسهایی که تقویت هوش و کاهش استرس به روش فانتوم تدریس میکنم، موضوعی که اکثر دانشجویان دوست دارند وقت بیشتری به آن اختصاص داده شود تقویت حافظه است. در این کتاب هیچ الگوی منطقی نخواهید یافت. ممکن است شما مطالبی را ببینید که در بخشهای مختلف تکرار شده است. در کتاب مقدس وقتی حضرت عیسی (ع) میخواست بر مطلبی تاکید کند، آن را تکرار میکرد (نگاه کنید به لوقا 15). در آنجا عیسی یک مفهوم را سه بار تکرار کرده است؟ چرا؟ چون میخواسته که ما مطلب را خوب بفهمیم. نگاهی بیندازید به قرآن که چگونه با داستانگویی و مثال آموزش میدهد. وقتی موضوعی در بخشهای مختلف کتاب تکرار شده به خاطر اهمیت آن است و به خاطر آن است که میخواهم متوجه مطلب شوید.
بخشهای «زنگ تفریح ذهن» را بهعنوان استراحت کوتاه در کل کتاب گنجاندهام. نویسنده به آنچه به شما توصیه میکند عمل کرده است و همچنان عمل میکند. وقتی شما به یک استراحت میرسید وقت آن است که تمرینهایی را انجام دهید. این تمرینات؛ نشاطآور، انگیزهبخش و بسیار بااهمیتاند و ذهن شما را با امور تازه و نوظهور به چالش میکشند.
این اطلاعات از دل سالها تحقیق روی ذهن و کنفرانسهایی راجع به پیری، اینترنت، رادیو، تلویزیون، کتاب، مجلات، مقالات روزنامهها و برنامههای آموزش یوگا و درواقع هرجایی که به مطالبی از این دست برخوردهام، گردآوریشده است. من «خورهی ذهن» شدهام؛ یعنی مدام در حال کشف این موضوع هستم که عملکرد ذهن چه ارتباطی با یادگیری، جوانی و طول عمر دارد.
جذابیت و در عین حال مشکل تحقیقاتی که روی ذهن انجام میشود این است که تقریبا هر روز اطلاعات جدیدی در این خصوص ظهور میکند. دانشمندان در سراسر دنیا ساعتهای زیادی، خود را غرق مطالعه و تحقیقات در این زمینهها کردهاند. این اطلاعات مدام در حال تغیر هستند. میتوان گفت تنها چیزی که در این مورد ثابت باقیمانده، خود تغییر است. این موضوع، موضوعی بسیار جذاب و هیجانانگیز است.
من پزشک، متخصص فیزیولوژی یا متخصص اعصاب نیستم. من یک مربیام که به سالم و سرزنده نگهداشتن ذهن انسان در طول دوران عمر او علاقه دارم. بدیهی است که مغز میتواند عملکرد خود را با تغذیه و مراقبت صحیح تا سالیان دراز ادامه دهد. مغز واجد نوعی «عنصر انعطافپذیری» است که در سرتاسر طول عمر آدمی به آن (مغز) اجازه رشد، تغییر و تکامل میدهد.
همه ما میدانیم که مغز دو نیمکره با عملکردهای مستقل دارد. بااینحال، این دو نیمکره اطلاعات یکسان را در یکهزارم ثانیه باهم پردازش میکنند. وقتی شما صحبت میکنید نیمکره چپ، به فکر آماده کردن واژگان است؛ درحالیکه نیمکره راست، جمله میسازد. این دو نیمکره به بهترین شکل دوشادوش یکدیگر در حال فعالیتاند. شما میتوانید از این کتاب بهعنوان مرجعی برای خودتان، پدر و مادر پیرتان، خویشاوندان و دوستانتان، کهنسالان و هر کس که صلاح میدانید و با هر روشی که ابتکار و خلاقیتتان اجازه میدهد، بهره ببرید.
من در سوگ مادربزرگم که در ۹۲ سالگی از دنیا رفت، گریه نکردم. زمانی گریستم که شش هفته پیش از مرگش او را در آغوش کشیدم و او مرا نشناخت. من برای از دست دادن زنی میگریستم که همچون یک راهگشای دلسوز تمام زندگیام را تحت تاثیر قرار داده بود. او انسانی قوی، سرزنده و شاداب بود. آواز خواندن را دوست داشت و هنرمندی بینظیر بود. من در فقدان کسی میگریستم که همیشه هرگاه به او نیاز داشتم، آماده و حاضر بود. احساس تنهایی و بیکسی میکردم. این آدم جدیدی که جسم مادربزرگم را به تصرف خود درآورده بود، نمیشناختم. گویی اصلا مادربزرگ من نبود.
من ۷۰۰ کیلومتر دورتر از او زندگی میکردم و یکی دو بار در سال او را میدیدم؛ اما مرتبا باهم تلفنی صحبت میکردیم. این اواخر متوجه شدم که بعضی کلمات را تکرار میکند و گاهیاوقات کمی گیج و آشفته به نظر میرسید. من این رفتارها را به خاطر پیر شدنش میدانستم. پیش از آن، تحقیقاتم در مورد ذهن سالخورده (مرحله پس از دوره یادگیری ذهن) آغاز کرده بودم و تجربه مربوط به مادربزرگم مطالعات مرا سرعت بخشید. بیشتر به دنبال آن بودم که در مورد راههای پیشگیری از چنین اتفاقانی مطالبی بیاموزم. این به نظرم امکانپذیر بود.
سمیناری در خصوص افراد کهنسال برگزار شد که در آن سمینار سخنران برنامه، دکتر پرلز در خصوص تحقیقاتش روی صدسالهها صحبت میکرد. او اظهار کرد که تعداد این افراد (صدسالهها) در حال افزایش است. موضوع پژوهش او این بود که این افراد چهکارهایی را انجام میدهند یا نمیدهند که به صدسالگی یا حتی بیش از آن میرسند. همچنین گفت که بیشتر این طول عمرها ژنتیکی و فامیلی است. زمان پرسش و پاسخ برنامه، از او پرسیدم ما که والدینی که تا صدسالگی عمر کنند نداریم، چه کنیم. پاسخ ت. همان چیزی بود که من در تحقیق خودم (با رویکردی بسیار متفاوت با او و البته با نتایج مشابه) به دنبالش بودهام؛ اینکه شما میتوانید گامهایی بردارید که بر طول عمر و کارآمدیتان موثر باشد.
من دوستانی دارم که در آستانه هفتاد – هشتاد سالگیاند و سرزنده، کارآمد و فعالاند. من هم دوست دارم مثل آنها باشم میخواهم از امروز شروع کنم. میخواهم فرزندان و نوههایم را تا زمانی که زندهام بشناسم. میخواهم تا روزی که خدا اجازه زندگی به من میدهد، یک انسان متفکر و مفید باشم. میخواهم هر کاری که لازم است انجام دهم تا ذهنی چابک و روحی سالم و شاد داشته باشم و البته میخواهم یافتههایم را با کسانی که مایلاند بشنوند در میان بگذارم. بعضی افراد از من پرسیدهاند که قصد تو از نوشتن کتاب انسان 2020 و بقیه کتابهایی که نوشتهای چیست؟ آیا علاوه بر اطلاعات موجود، ایده یا طرح جدیدی هم داری؟
پاسخ من این است: باوجود اینکه همه افراد دوست دارند در مورد حفظ سلامت ذهنشان بدانند، اما همه وقت آن را ندارند یا دوست ندارند چندین و چند کتاب و مقاله بخوانند یا در سمینارهایی که در این مورد بر پا میشود شرکت کنند. بیشتر مردم وقت آن را ندارند که دور هم جمع شوند و به تبادل اطلاعات بپردازند. علاوه بر آن، اکثر اطلاعات هم بسیار فنی و تخصصی است. من تمام مطالب مرتبط را خواندهام، در بهترین سمینارهای خارجی شرکت کردهام و از بین آنها اطلاعات ساده، جذاب و قابلفهم را گرد آوردهام. درواقع، سهم من در این کتاب، ارائه جذابترین و کاربردیترین اطلاعات در کوتاهترین زمان ممکن است. من مغز انسان 2020 را در کلاسهای آموزش بزرگسالان و کارگاههای تخصصی در سرتاسر کشور آموزش میدهم. میدانم که افراد زیادی مشتاقاند که در خصوص حفظ تناسباندام ذهن اطلاعاتی کسب کنند. در فرهنگ امروزی، ما دنبال درمان سریع و آماده (مثل غذاهای آماده) هستیم؛ آری، این همان هدفی است که کتاب من میخواهد به آن برسد.
شما را به خواندن و آزمودن این کتاب دعوت میکنم. البته اگر شما کتاب را بخوانید و بدون اینکه کاری انجام دهید آن را زمین بگذارید، فعالیت بیارزشی انجام دادهاید. پیشنهادهای کتاب را هم روی خودتان و هم روی کسانی که دوستشان دارید امتحان کنید. از همین امروز شروع کنید. اگر پنجاه، شصت، یا هفتاد سالهاید هنوز وقت برای تغییر در آینده هست. اگر سی یا چهلساله هستید که چهبهتر، وقت را دست ندهید. هر روزی که شما ذهنتان را بارورتر میکنید، سالهای بیشتری از عمر خود را با تفکر روشن، حافظه خوب و حس زیبای سلامتی پیش رو خواهید داشت.
چگونه از این کتاب استفاده کنیم؟
تصور کنید که میتوانید در حال حاضر خودتان را در ۱۰ یا ۲۰ سال آینده ببینید.
سناریو ۱:
تصور کنید که روی یک صندلی لهستانی نشستهاید و چندین چهره ناآشنا در اطراف شما جمع شدهاند؛ با شما حرف میزنند و سوالات مبهمی از شما میپرسند که پاسخ آنان را نمیدانید. به نظرتان میآید که جواب آنها را میدانید؛ اما هر چه فکر میکنید به خاطرتان نمیآید. حتی اسم محیط پیرامونتان، روز هفته و ماه سال را نمیدانید. طفلکی شما!
سناریو ۲:
میخواهم برایتان دو تصویر را ترسیم کنم. تصور کنید در شهرتان در یک کلاس و برنامه آموزشی هستید و تصمیم گرفتهاید به همراه چند تن دیگر زبان فرانسوی یاد بگیرید. شما قرار ملاقات هفتگی دارید. برای خوردن یک شام سبک بیرون میروید. در تمام مدت شام خوردن گویی که در حال بازی هستید و زبان جدید را با دوست دیگرتان تمرین میکنید. واقعا معرکه است.
هدف از این کتاب، گیج کردن شما و رویارویی شما با نوعی کلنجار فکری نیست. فکر میکنم اگر شما فرصت انتخابی داشته باشید همه شما سناریوی ۲ را انتخاب میکنید. شاید شما دوست داشته باشید جورچین(پازل) و روبیک درست کنید، یوگا تمرین کنید یا به مکانهای جدید در سرتاسر ایران و جهان سفر کنید (این یکی از مهمترین اهداف من در زندگیم است)، یا در یک مدرسه محلی تدریس خصوصی کنید. مهم نیست که شما کاملا درگیر انتخابی باشید که در زندگی پیش رویتان قرا گرفته است.
حال تصور کنید که این فرصت به شما دادهشده است. تصور کنید اکنون فرصت آن را دارید که با انجام چند حرکت ساده و سرگرمکننده روزانه، عمر، ذکاوت و هوشتان را بیشتر کنید. آیا چنین فعالیتهایی را انجام میدهید؟ مایلید که آخرین ۳ دهه زندگیتان را صرف این آزمایش کنید و روزهایتان را با کار مفید و فعالیت پرکنید و بهطور کامل با خانواده و دوستانتان در حال خوشگذرانی باشید؟
رسیدن به این هدف مهم امکانپذیر است. راهش این است که این فعالیتها را انجام دهید. اگر شما ۲۰، ۳۰ یا ۴۰ ساله هستید با خواندن این کتاب این موضوع را دنبال کنید. هر چه زودتر این تمرینهای ذهنی را شروع کنید بهتر است و مدتزمان طولانیتری به درد شما میخورد. کلاسی بروید، چیزی به کسی یاد بدهید، یک زبان یا مهارت جدید یاد بگیرید. فقط کار تکراری نکنید. درست همانطور که ورزش میکنید تا توانایی جسمیتان حفظ شود، باید ذهنتان را هم تمرین بدهید که قابلیت و توانایی ذهنتان هم پابرجا بماند. اگر تصمیم گرفتید این کتاب را برای حفظ و سلامت ذهنیتان بخوانید آن را جدی بگیرید!
کتاب را یکبار با سرعت بخوانید تا تصویری کلی از آن به دست آورید. بعد دوباره برگردید و این بار آهستهتر بخوانید و فعالیتهایی را که برایتان جذاب است انتخاب کنید و هر هفته یکی دوتای آنها را تمرین کنید. بعد تعداد دیگری را انتخاب کنید و به جای قبلیها انجامشان دهید. تجربههایتان را افزایش دهید و فعالیتهای تازه و مهیج را بیابید و بیازمایید. سعی نکنید هر کاری را سریع انجام دهید؛ چون از رمق خواهید افتاد و مایوس خواهید شد. میتوانید با انتخاب چند فعالیت، آنها را در کارهای روزانه خود جای دهید. البته این امر به برخی تغییرات در سبک زندگیتان نیاز دارد. این فعالیتها برای آن نیست که یک هفته آنها را انجام دهید بعد زمینشان بگذارید. این فعالیتها زیادتر میشوند. بهعنوان مثال در حال حاضر من هر روز صبح با دست چپم مسواک میزنم. این بخشی از برنامه روزانه من است و باعث سرعت و سهولت در فکر من میشود. پس از نیم ساعت نوشتن یک مقاله برای سایت مطالعه شریف با یک بازی کامپیوتری (معمولا فوتبال ۲۰۱۵) به خودم جایزه میدهم.
اگر این کتاب را برای یک دوست یا عضوی از خانوادهتان میخوانید که علائمی از کاهش قدرت ذهنی دارند یا صرفا به دنبال آن هستید که قابلیت ذهنی خود را حفظ کنید، اکنون وقت آن است که شروع کنید…
کل کتاب را بخوانید تا به یک دید کلی دست پیدا کنید. بار دیگر آن را بخوانید و از فعالیتهایی که میتوانید اعضای خانواده یا دوستانتان را به انجام آن تشویق کنید، یادداشت بردارید. میتوانید آن را تبدیل به کاری سرگرمکننده کنید و فعالیتها را در حضور شخص دیگر یا بهعنوان الگو او انجام دهید. میتوانید کتاب را با فرد دیگری بخوانید و از او بخواهید به مدت سه ماه (هر مدتی که خودتان انتخاب میکنید) در انجام فعالیتها بهصورت آزمایشی با شما همراه شود. انجام این فعالیتها با فرد دیگر استفاده از آن را راحتتر میکند. اگر روزی من یا دوستم برای سه کیلومتر پیادهروی انگیزه نداشته باشیم همدیگر را تشویق میکنیم و به تعبیری همدیگر را هل میدهیم. کتاب را با یک نگاه اجمالی بخوانید و قسمتهای مهم را با رنگهای مختلف مشخص کنید؛ کارهایی که میتوانید با دیگران و بهصورت جمعی انجام دهید و کارهایی که میتوانید خودتان یا بهصورت دونفره انجام دهید. یک گروه پشتیبان راه بیندازید. برای گروهتان یک اسم انتخاب کنید که دیگران را جذب کند و کتاب را با یکدیگر کارکنید. تجربهها، موفقیتها، شکستها و اتفاقات خندهدار را به یکدیگر گزارش دهید.
روزی یکی از دانشجویان کلاس تقویت هوش به روش فانتوم را در یک مغازه هایپرمارکت دیدم؛ او گفت که هر روز جورچین بازی میکند و بخشی از روزنامههای صبح را برعکس میخواند. اکنون بیش از دو سال از آن ماجرا میگذرد و هنوز هم تمرینات ذهنیاش را انجام میدهد. اینکه بخواهید از این کتاب برای حفظ سلامتی ذهنتان استفاده کنید یا نه با شماست؛ اما یک حقیقت را نباید فراموش کرد: یا باید از مغزتان استفاده کنید یا مجبورید از دستش بدهید. انتخاب با شماست.
دیدگاهتان را بنویسید